دیکشنری
داستان آبیدیک
he admitted me to hi
hi ədmɪtɪd ɛmi to həwa͡ii
فارسی
1
عمومی
::
مرابحضورخودراهداد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HAZELLY
HAZELNUT
HAZELWORT
HAZILY
HAZINESS
HAZING
HAZY
HBF= HYBRID BEAMFORMING
HCA
HCLOCK
HE
HE LOOKS BRAVE
HE LOOKS MALICE
HE ABOLISHED THAT CU
HE ACTED FROM IMPLUS
HE ADMITTED ME TO HI
HE ADORED THAT WOMAN
HE AIMED IT AT ME
HE AIMS AT RICHES
HE ALONE WENT
HE APPLIED HIM SELF
HE ATE AND ATE
HE BADE ME TO STAY
HE BEARS OUT HIS NAM
HE BEAT HIS BREAST
HE BEGAN TO SPEAK
HE BETRAY HIMSELF
HE BOASTS OF HIS STR
HE BOBBED A CURTSY
HE BOBDED UP LIKE A
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید